نه بـــاورم نميشه که ، تــــــو منـــو از يــــــاد ببری
تولـــــــدم شد بی وفــــا ، از تـــــــــو نيومد خبــری
پ . ن 1 :
من از تجربه هاي تلخ آموختم که هيچ شاخه اي از هيچ ساقه اي جدا نيست و هيچ ساقه اي از هيچ برگي راضي نيست
آموختم همیشه برگ از درخت خسته میشه ، پاييز بهانه اي بيش نيست
آموختم پرنده هميشه بر درخت ثابت نيست
آره
ميشه مثل يه قطره اشک منو از چشمهات بندازي ، ولي من نمي تونم جلوي اشکام رو که از رفتن تو سرازير شده بگيرم
میدونم ، تو هم به روم نیار !
تو مقصر نيستي
خودم خواستم کنار آرزوهات چادر بزنم .
پ . ن 2 :
واســه ی من تــــــا هميشه
قشنگ ترين اشتبــــاهی
قشنگ ترين اشتبــاهی
قشنگ ترين اشتباهی
پ . ن 3 :
هنـــوز نميشه بــــاورم چه ســــاده دل کــَـندی ازم
تــوئی که پای عشقمون با گريه می خوردی قســـم
تــــو مگه به من نگفتی
که فقــــط با تــوام و بس
گفتی عاشقـــــت می مونم
هنــوزم حرفات يادت هست ؟
تــــوئی که پای عشقمون
با گــريه می خوردی قســـم
هنـــوزم حرفات يــادت هست ... ؟!
About me
ببين نازنينم !
از آغاز عاشقي تا به حال در هر گذر و بن بست و خيابان و بيابان همه سراغ آن اوي نيامده ، آن گمشدهء رفتهء سفر کرده را از من گرفتند و من سر به زير اما سربالا جوابشان را دادم ، اما ديگر نمي شود .
بالاخره تصميمي گرفتم و با خود قرار گذاشتم به پرسش تمام آنهائي که يا پرسيدند يا قرار است بپرسند پاسخ دهم . نتيجه اين شد که :
« من او ندارم ! »
چه شد ؟ هنوز که نقطه آخر جمله را ننوشته ابروهاي نازنينت پيوندي ناگسستني خوردند .
من که با تو نبودم ، عزيز کرده اين همه سالِ دلِِ رسوا ، خودت قضاوت کن من وقتي تو را دارم « او » را مي خواهم چه کار ؟
پس بخند ، من تورا دارم.
تو هم قبول کن و مثل من بگو :
من « او » ندارم !!!
Links
نفـــس
جيـــگر تو
دخـــتر آبـان
زخمــــي زمان
نحــسي واژه ها
Emovi
viOeM
Emovi.like.no.other
Archive name
May 2008
Jun 2008
JuL 2008
Sep 2008
Nov 2008
Dec 2008
Jan 2009
Feb 2009
Mar 2009
Apr 2009
Jun 2009
Aug 2009
Sep 2009
Oct 2009
Nov 2009
Dec 2009
Jan 2010
Jun 2010
Music
Other